صبح بخیر
یک استکان سپیده ،
گرم ،
روی اجاق دل
و کف دستی،
نان گرم کنجیدی شعری بیات
و حبه ای لبخند
میزبان آهنگ خوش ِ
پرنده های صبح دم
و شاخه های عریان بیدها
و برگهای سوزنی کاج پیر
که
روز را در سلول برگهایش ،
ذخیره کرده است
بذرهای خوش آهنگ
به لهجه رویش،
در گوش ژاله و خاک نمور،
تکرار می کنند
صبح بخیر
صبح بخیر
ا.اخگر